عباس آخوندی برای سومین بار قرار است بر مسندی بنشیند که بیش از هشت سال فرصت اعمال تجارب و تخصص مدیریتی در کسوت وزارت و بیش از شش سال نیز تجربه مدیریت در بنیاد مسکن را داشته است.
اما دفاع نیم‌بند دکتر روحانی به رغم عقبه سیاسی حامی پشت سر آخوندی در مجلس نشان داد خیلی هم روحانی تمایل به ادامه کار با وی را ندارد و احیاناً اگر رأی نه از مجلس برای این وزیر بگیرد، چندان شاکی نخواهد شد، البته این استدلال و وجود اختلاف بین آقای روحانی و آخوندی از نگاه منطقی و با نگاهی به سابقه وزیر پیشنهادی برای سمت وزارت راه توجه شده و شهرسازی و مسکن رها شده باید درست باشد زیرا با توجه به سوابق مطرح شده آخوندی که به نمایندگان مجلس ارائه شده، اگر قرار بود ایده‌ای، خلاقیتی، ایجاد تحولی یا هر آنچه به نفع سیاستگذاری در حوزه مسکن و شهرسازی بوده را اجرا کند، فرصت کافی و وافی را داشته است، هر چند اگر کارنامه‌ای مناسب داشت شاید اصرار بر ابقای ایشان می‌توانست امتداد مسیر درست را برای وضعیت اقتصادی در حوزه مسکن و شهرسازی متصور شد.
آنطور که در سخنان ریاست‌جمهوری نیز آمده ظاهراً هنوز تفکر ایشان حتی تا قبل از ارائه برنامه پیشنهادی همچنان به مانند رویه چهار سال گذشته، ارائه طریق سایر دستگاه‌ها در کسوت تئوریسین و در حوزه سیاست‌های پولی است. روحانی گفته است: آقای آخوندی وزیر بسیار فعالی بودند، البته در بخش مسکن ما نتوانستیم به توافق نهایی با یکدیگر برسیم و در دولت دوازدهم اولین چیزی که از ایشان به جد خواهم خواست مسئله مسکن است. رئیس‌جمهور همچنین عامل رکود در مسکن را تلویحاً اجرای برنامه‌های آخوندی اعلام کرد و از وی خواسته تا بیشتر بر مسکن متمرکز شود.
به علاوه آنچه در کلیپ‌هایی که از سوی پایگاه اطلاع‌رسانی دولت در معرفی وزرا مطرح شده و به عنوان کار شاخص آخوندی مطرح شده، خرید هواپیماست. اما طنز تلخ ماجرا زمانی است که بزرگ‌ترین دستاورد یک وزیر حاصل وزیری و معاون وزیری دیگری است که در یک توافق بین‌المللی (‌برجام) ذکر شده و بیشتر تداعی‌کننده ضرب‌المثل: «من آنم که رستم بود پهلوان» است.
وزیری که در جلسه کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی درخصوص مسکن مهر برنامه خود را به جای اجابت خواسته‌های بجای مردم و اقدامات مصرحه در قانون اساسی سرکوب انتظارات مردم می‌داند چه اصراری برای تصاحب کرسی یک وزارت برای اوست. او در این جلسه گفته بود: «نباید برای مردم انتظار جدیدی ایجاد می‌کردیم.»
وزیری که بعد از این سال‌ها به جای ارائه راه‌حل مدیریتی و عملیاتی به دنبال برخورد با رسانه‌هاست و همچنان اختلاف سلیقه میان ایشان و رئیس‌جمهور قرار است بعد از چهار سال همکاری در ماه‌های اول دولت دوازدهم حل شود (به استناد سخنان رئیس‌جمهور در صحن مجلس) قرار است چه گرهی از مشکلات بازار مسکن را که در رکود به سر می‌برد، باز کند؟ چگونه می‌خواهد 250 میلیارد دلار منابع حبس شده در خانه‌های خالی را آزاد کند، در حالی که در چهار سال گذشته آن را انجام نداده است. به نظر باید سنجاق کردن مدیریت‌های ارشد دولتی به عده‌ای افراد معدود را کنار گذاشت و اجازه تجارب جدید و ایده‌های جدید را داد.