روزنامه جهان صنعت از اوضاع نامناسب اقتصاد گزارش داده است: اقتصاد کشور در ایستایی عمیق فرو رفته است. در حال حاضر خروج از رکود و ایستایی یکی از دغدغههای اصلی سیاستگذاران اقتصادی کشور است. بسیاری رکود فعلی را ناشی از همزمانی سه عامل میدانند؛ رکود دورهای بازار مسکن، کاهش قیمت نفت و وضعیت بغرنج موسسات مالی. از یک طرف مسکن و صنایع وابسته به آن حدود 10 درصد اقتصاد کشور را تشکیل میدهند و رکود فعلی آنها بخشهای دیگر اقتصاد را نیز متاثر کرده است. از طرف دیگر سقوط قیمت نفت به کاهش درآمدهای دولت و کوچک شدن سهم اقتصادی آن دامن زده است. در این میان داراییهای سمی موسسات مالی باعث ایجاد یک مسابقه بهره بانکی شده و همزمانی این سه عامل وضعیت را بحرانی کرده است. با این وجود بررسی آمار نشان میدهد که وضعیت حتی بدتر از رکود دورهای است. در حال حاضر اقتصاد کشور دچار یک بیماری مزمن شده است.
مسلما میتوان با سیاستگذاریهای مناسب از رکود فعلی خارج شد. رکود بعدی اما خیلی زود، سختتر از رکود فعلی فرا خواهد رسید...
نکتهای که باید توجه داشت آن است که طی سه سال گذشته اگر چه قیمت مسکن تغییر جدی نداشته اما قیمت اجارهبها 50 درصد رشد داشته است... ظاهرا در چند سال اخیر شهروندان حاضرند اجاره بیشتر بپردازند اما قادر به خرید بیشتر مسکن نیستند...
بیشک عدم درمان معضل مسکن تاثیر جدی در آینده اقتصادی کشور خواهد داشت. اگر مسکن در فاز فعلی باقی بماند و راه چارهای برای ارزان کردن آن ارائه نشود نسل جوان چارهای جز بالا بردن جدی سن ازدواج نخواهد داشت. حتی در سنین بالا امکان خانه دار شدن بدیهی نمیباشد چراکه ممکن است مسکن سیر صعودی قیمت خود را حفظ کند. کاهش نرخ ازدواج خود معضل جدی برای جامعه خواهد بود. سوای تاثیرات زیانبار اجتماعی آن، کاهش نرخ ازدواج و متعاقب آن زاد و ولد میتواند نسل فعلی را در زمان بازنشستگی دچار بحرانهای جدی کند چراکه در آینده برای نسل بازنشسته نیروی کاری وجود نخواهد داشت.
از دیگر نتایج گرانی مسکن معضل رشد اقتصادی خواهد بود. سهم بالای مسکن به عنوان یک سرمایه اقتصاد کشور را دچار ایستایی خواهد کرد. مسکن یک سرمایه غیرمولد است. در صورتی که ۵۰ درصد هزینه خانوار صرف مسکن شود عملا بخش بزرگی از اقتصاد کشور در یک سرمایه غیر مولد تمرکز مییابد که تنها از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود. اجازه دهید این امر را کمی بیشتر توضیح دهیم. برای این منظور یک برآورد هر چند خام از ارزش اسمی زمینهای شهر تهران مفید خواهد بود. مساحت تهران در حدود ۷۰۰ کیلومترمربع است. طبق گزارش وزارت راهوشهرسازی متوسط قیمت زمین در تهران متری 5/5 میلیون تومان است. بنابراین ارزش اسمی زمینهای تهران در حدود چهار میلیون میلیارد تومان است. به عبارتی ارزش اسمی زمینهای تهران حدود ۱۱۰۰ میلیارد دلار یا در حدود سه برابر تولید ناخالص ملی کشور است.